اتفاقي سايتتونو ديدم.دلم خيلي گرفته بود،بدتر شد،چه کنيم با اين همه غم،اي کاش يه روزاز زندگيم بي غصه بود،برام دعا ميکني؟
سلام
اتفاقي با وبلاگت آشنا شدم. درسته غم انگيز بود ولي اما اگه تو زندگي هاي ديگران باشي ميبيني که ديگران ممکن زندگي بدتر از تو داشته باشند. اميدوارم احساساتي بودنت باعث نشه زود گول ديگران بخوري. مواظب خودت بيشتر باش
سلام زهراي عزيز
اتفاقي با اتينجا آشنا شدم!
داشتم پستاتو ميخوندم که رسيدم به اين خاطره تلخ :(
چه تشابهي داريم تو اون روز لعنتي...
منم تو همون 12 اسفند، ي روز سياه تو سال 79 يتيم شدم :(
بابام پر کشيد از پيشمون. من اون موقع 16 سال سن داشتم.
زهرا جان همدردي منو پذيرا باش...
برات آرزوي صبر در برابر مشکلات رو دارم.
در پناه حق...
سلام عزيزم:
ميدوني مومن واقعي کسيه که تو زندگيش صبر پيشه کنه شايد اگه منم جاي تو بودم خيلي بيشتر از تو ناراحت ميشدم اما ما بايد به خومون بقبولونيم که مرگ حقه و تک تک افراد خانواده ما هديه اي هستن از طرف خدا براي ما و امانتي از طرف پروردگار و ما بايد يه روزي اين امانتو به صاحبش برگردونيم.حتي خود ماهم امانتيم براي خدا و روزي ما هم بايد منتظر باشيم تا به سمت ملکوت پرواز کنيم.پيش خدا.راستش من عاشق خدام شايد اعمالم فوق العاده نباشه اما ته ته قلبم عشق واقعيم خداست من 23 سالمه و يه پسر 4 ماهه دارم هميشه به همه گفتم حتي به شوهرم که عشق اولم خداست بعد شوهر و فرزندم پس اگه خداي نکرده روزي خداعشق دومو سوممو ازم بگيره نبايد ناراحت شم چون عشق اولم از همه چيز برام با ارزش تره.راستي اگه مايلي به وبلاگ آقاييم يه سر بزن خوشحالمون ميکني.
فداي تو آبجيتwww.anti-freemasonry.mihanblog.com