پيام
+
مثل غباري ساکن در هوا...
که در پي دستاويزي است براي رهايي از نيستي...
دستم را گره مي زنم در دست *شب هاي قدر* و قلبم را مي سپارم به نسيمي که عزم *او* را کرده...
نشانه اي بيش از اين نياز نيست...
*دلـــم* گواهي مي دهد... *اميدي* هست هنوز...

حميد/..
91/5/20

كيمياي ناب
سلام چه فيد زيبايي احسنت بر شما * ما که برگزيديم*:)
*زهرا.م
سلام.ممنون