شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ يک‌ کف‌ دست‌ خاک‌ ممکن‌ است‌ هيچ‌ وقت، هيچ‌ اسمي‌ نداشته‌ باشد، و تا هميشه، خاک‌ باقي‌ بماند، فقط‌ خاک. اما حالا يک‌ کف‌ دست‌ خاک‌ وجود دارد... که‌ خدا به‌ او اجازه‌ داده‌ نفس‌ بکشد، ببيند، بشنود، بفهمد، جان‌ داشته‌ باشد. يک‌ مشت‌ خاک‌ که‌ اجازه‌ دارد عاشق‌ بشود، انتخاب‌ کند، عوض‌ بشود، تغيير کند. واي، خداي‌ بزرگ! مـــــــن‌ چقـــــدر خــــــوشبختــــم...
*زهرا.م
عرفان نظر آهاري...
*زهرا.م
من‌ همان‌ خاک‌ انتخاب‌ شده‌ هستم... همان‌ خاکي‌ که‌ با بقيه‌ خاک‌ها فرق‌ مي‌کند... من‌ آن‌ خاکي‌ هستم‌ که‌ توي‌ دست‌هاي‌ خدا ورزيده‌ شده‌ام‌... و خدا از نفسش‌ در آن‌ دميده.... مـــن‌ آن‌ خــــاک‌ قيمتـــــي‌ام.... حالا مي‌فهمم‌ چرا فرشته‌ها آن‌قدر حسودي شان‌ شد....
خيلي زيبا
*زهرا.م
عليك سلام!
*زهرا.م
رتبه 18
125 برگزیده
2865 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله مرداد ماه
vertical_align_top