پيام
+
مثل يک بيشه ي سر سبز
آرام بودي و مهربان...
سر به زير بودي و با وقار...
اما حالا من
درون ِ اين بيشه
اسير تبي تند شده ام ،
اسير هواي شرجي چشمهايت...
راه گم کرده و گيج و منگ دنبال صداي آب مي دوم
و همه جا سرابي از لبخند تو مي بينم ...
لبخندي که
دستمال سرديست
بر پيشاني ِ روح ِ دم کرده ام . . .

* کميل *
95/8/3

*زهرا.م
عکس:زهرا.م ( جاده پونل به خلخال) / متن: محمد رييسي پور ( متن کامل رو اينجا بخونيد ...عاليه... http://biyar.parsiblog.com/Posts/129/آفتاب+خيس.../ )
*زهرا.م
عکس با کيفيت بهتر http://8pic.ir/images/yka3jsh8c6aw1yjdpjg3.jpg
انديشه نگار
واااي خيلي نازه :) البته تو عکسه بزرگه ها :)
*زهرا.م
ممنون اقاي مسافرانه و زهراخانم :)@};-
دختر خانم
آرام بودي و مهربان...
سر به زير بودي و با وقار... :)@};- عين من B-)
*زهرا.م
:)
*ري را
متن و عکس هر دو قشنگ هستند :)
*ري را
عکس يکم بزرگتر بود بهتر ميشد
||عليرضا خان||
عاليه عکس