سلام مهسا خانم
داستان خوبي بود لذت بردم موفق باشي گلم
لطفا به وبلاگ من يه سر بزنيد و نظرتون رو بديد
متشكر
از ساري
مايلم با شما همكاري كنم
چون يه تازه کارم
مهسا خانم سلام.
خوبي؟خيلي داستان قشنگيه.بهت تبريك ميگم،به خاطر وبلاگ زيبايي كه داري.
اميدوارم موفق باشي.
مهسا جان سلام.
داستان خيلي باحال وجذابيه.بايدبگم،وب خيلي خوبي داري.الان ميرم ادامشم مي خونم.سربلندباشي.
دوست خوبم سلام
راستش نمي دونم چي شد ياد اولين باري افتادم كه وب شما اومدم تا ديدم نوشته پاتوق دخترا گفتم بيخيال بهتره برم اما خب موندم و موندگار شدم ... يادش به خير انگار همين ديروز بود
موفق ترين باشي
عليرضا
....وقتي خواستم زندگي کنم، راهم را بستند.وقتي خواستم ستايش کنم، گفتند خرافات است.وقتي خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتي خواستم گريستن، گفتند دروغ است.وقتي خواستم خنديدن، گفتند ديوانه است.دنيا را نگه داريد، ميخواهم پياده شوم....در وبلاگم منتظرتان هستم...
سلام
مطلب جالبيه
منتظر ادامه هستم
چااو
سلام مهسا جان
بازم ممنون
منتظر ادامه داستان هستم
موفق باشي
ياعلي
سلام مهسا خانم عزيز
در پي درخواست شما براي تبادل لينك، آدرس وبتو در فهرست پيوندهاي روزانه وبلاگم قرار دادم و شما رو هم در جريان گذاشتم؛ اما ظاهراً اقدام متقابلي از طرف شما انجام نشده؛ لطفاً وضعيت تبادل يا عدم لينك رو در سريعتر روشن بفرمائيد .
سلام اين رسمشه اخه هم اسم
خواهرم ،
كجايي پس تو؟ ببخشيد شما!!!!!
بيايا
منتظرم
يا علي
باي..
سلام دوست من .امبدوارم حالتون خوب باشه.ممنون كه خبرم كردين .
بسيار جالب بود .دستتون درد نکنه .بي صبرانه منتظر ادامه داستان هستيم .
موفق باشيد .