مهسا جان سلام ...
با اومدم يه سري بهت بزنم ...
موفق ترين باشي
عليرضا
سلام
كلي حرف داشت حالا هم بايد برم بيشتر فكر كنم
عميق بود داستانت!
ممنون
دوست خوبم مهسا سلام ...
خيلي جالب بود دوست من منو ياد روزايي انداخت كه مدام از اين داستانكا آپ مي كردم ... واقعا ممنون
موفق شاد و پيروز باشي
خيلي زبيا بود خسته نباشي
منم با دوستمون موافقم
چشم ها را بايد شست
موفق باشيذ
ياعلي
شما رو رسما به گروهمون دعوت ميکنم (داستانک)
http://www.parsiblog.com/yar/group.aspx?GID=3530
علي يارت دست حق نگهدارت
عالي بود
فوق العاده زيبا افرين به انتخاب اين داستان زيبا
نوشته جالبي بود. درسته بايد چشم ها را شست و جور ديگر نگاه كرد.
بد نبود و بس