سفارش تبلیغ
صبا ویژن


... حس ِ پنهان

بچه های محله میکروب خان!

این پلاکارد ازصبح زود درمنطقه ورودی دهان بابابزرگ خودنمایی میکند:«تشریف فرمایی استادبزرگ جناب آقای دکترمیکروب پرور،استادمیکروب شناسی دانشگاه واحد نسرین خانم اینهارا خیرمقدم عرض میکنیم .»مردم بادیدن پلاکارد تعجب میکنند.میکروب های عوام ازاین تعجب میکنندکه استاد میکروب پرور  کیست؟میکروب شناسی چیست؟دانشگاه کجاست؟

میکروب های تحصیل کرده هم ازاین تعجب میکنند،که چی شده،این استادبزرگ قرن بالاخره درس وبحث وتحقیقاتشو رهاکرده وپا را ازدهان نسرین خانم بیرون گذاشته! پرس وجو دراینباره توکوچه وخیابان زیاداست.مثلا پیرمردی میپرسد:«حالا این میکروبه کی هست؟چرابهش میگن،پررو؟» یکی ازجوانها:«عموجان پررو نه،پرور! این بنده خدااستاددانشگاه است.یک دانشگاه بین المللی توی دهان نسرین خانم هست که این استاددرآنجا درس میدهد؛حالاهم برای اولین باراست که از دهان نسرین خانم بیرون آمده؛چون آنقدر کارودرس وتحقیق داردکه اصلا وقت نمیکند سرش رابخاراند،چه برسدبه اینکه برود این ور وآن ور

یک پیرزن:«ننه جون!مطب این دکتره کجاست من یه سربروم پیشش؟پام خیلی درد میکنه.بلکه بتواند کاری بکند.» یک دختر دانشجو:«مادرجان،این استادکه پزشک نیست.دکترای میکروب شناسی دارد؛یعنی درمورد انواع،رفتار وزندگی میکروب ها تحقیق میکند.استاد را شهرداری دعوت کرده،تا بازدیدی ازموزه میکروب پروری دهان بابابزرگ داشته باشد.مدیرواحد تشریفات به میکروب های حاضر درشهرداری آموزش میدهد که هنگام حضوراستاد،برخوردشان چگونه باشد:                                                                                                             «خیلی مواظب رفتارتان باشید.استادخیلی حساس است.اگراز یکی ازشما رفتارناجوری سربزند،ممکن است به استاد بربخورد.ایشون اصلا اهل مادیاتو پول وازاین جورچیزها نیستند.اوفقط به فکررشد تمدن میکروبی است.مواظب باشید حرکت ناجوری نکنید.نه سوال بپرسید،نه...»

بالاخره ساعت ورود استاد فرا رسید. استاد با...(ادامه دارد...)


نوشته شده در چهارشنبه 87/7/24ساعت 4:59 عصر توسط زهرا.م نظرات ( ) |


Design By : Pichak